دلایل راه اندازی کسب و کار شخصی

تقریبا اکثر آدم ها دوست دارند بسیار متمول و غنی باشند و خودشان در کسب و کار شان رئیس خود باشند. حتی اگر همچین مسائلی برایمان مهم هم نباشد باز هم نمیشود انکار کرد که داشتن کسب و کار برای بعضی آدم ها بهترین گزینه است، برای مثال بیل گیتس یا مارک زاکربرگ هیچ‌وقت نمی‌توانستند با کار کردن زیر دست دیگران به این اندازه از شکوفایی برسند. بیشتر از هر زمان دیگری مردان و زنانی که در بازار کار حضور دارند دلشان میخواهد کسب و کار خود را داشته باشند.

به‌علاوه امروزه بیشتر از هر زمان دیگری، شرایط و امکانات مورد نیاز برای عملی شدن این خواسته مانند دانش، فرصت‌ها و ابزار، وجود دارد. حتی برای کسانی که تجربه ای در این زمینه ندارند. پس میشود گفت که تعجب‌آور نیست که این دوران را عصر کارآفرینی نامیده‌اند.

متأسفانه اکثر مردم تصور اشتباهی از کارآفرینی و راه اندازی کسب و کار سودمند دارند. راه اندازی کسب و کار فردی به این مفهوم نیست که یک مغازه باز کنید یا تصمیم بگیرید یک کالا یا خدمت را ارائه دهید و منتظر باشید سریعا مشتری و مخاطب جذب کنید.

اگر درباره برنامه‌ریزی، بازاریابی، فروش و مسائل مالی اطلاعاتی ندارید، موفق نمیشوید در کار و تجارت پیشرفت کنید. اگر تصور می‌کنید که همه چیز بالاخره درست خواهد شد، در تجارت پیشرفت نخواهید کرد.

حتی موفقیت در کسب‌وکارهای خانگی هم ملزم به شناخت و آشنایی مراحلی دارد که آشنا نبودن با آنها غیر از ضرر مالی زیاد، چیز دیگری به شما نمیدهد. تصور مردم از یک کارآفرین یک انسان قوی است که با وجود تمام مشکلاتی که در مسیر وجود دارد در مسیر کارآفرینی وارد بازار کار می‌شود و به موفقیت می‌رسد.

آیا ایجاد کسب وکار فردی به معنای تلاش است؟

کسب و کار

باید بگوییم بله. اگر شما میخواهید یک حقوق ثابت و مطمئن داشته باشید کسب و کار فردی مناسب شما نیست. برای فهمیدن بهتر به دو نمونه کسب و کار موفق اشاره می‌کنیم:

در سال ۱۹۷۹ بن کوهن و جری گرین‌فیلد با پرداختن تنها ۵ دلار یاد گرفتند چگونه بستنی درست کنند، سپس ۱۲۰۰۰ دلار سرمایه‌گذاری کردند تا اولین مغازه بستنی‌فروشی خود را در پمپ‌بنزینی در شهر برلینگتون ایالت ورمونت که به‌تازگی مرمت و بازسازی‌شده بود باز کنند. اما امروزه در سرتاسر آمریکا مغازه‌های بستنی‌فروشی که تحت امتیاز بستنی با مارک تجاری بن و جری فعالیت می‌کنند را می‌بینیم. خانم آملیا مک‌کوی کارآفرین برتر ایالت اوکلاهاما در سال ۱۹۹۱ کارش را به‌عنوان سرگرمی اوقات فراغت و با تولید تاج و سایر وسایل آرایش مو به‌صورت دست‌ساز و در سال ۱۹۷۸ با سرمایه ۷ دلار آغاز کرد. در سال ۱۹۹۲ میزان فروش سالیانه محصولات او به ۷ میلیون دلار رسید، درحالی‌که میخواست این رقم را در یک برنامه ۵ ساله به ۲۰ میلیون دلار در سال افزایش دهد.

چه کسانی در کسب و کار موفق می‌شوند؟

تحقیقات اخیر در جامعه آمریکا نشانگر این هستند که بیشتر از ۵۰٪ از مردم یا کارآفرین هستند یا آرزویش را دارند. شکی نیست که دلیل علاقه اغلب مردم به کارآفرین بودن، گزینه های فراوان موجود در این حوزه که می‌توان با انجام هریک از آن‌ها یک کارآفرین شد. گفتگو با کارآفرینان مختلف نشان می‌دهد که تعداد زیادی ایده بکر، خلاق و جدید در تجارت وجود دارد و همچنین کارآفرینان زیادی وجود دارند که ایده‌های جدید در ذهن دارند اما نمی‌دانند چطور آن‌ها را عملی کنند. کسانی در تجارت موفق می‌شوند که پشتکار داشته باشند و در کارها جدی باشند. آن‌ها منتظر اتفاقات نمی‌مانند و خودشان دست‌به‌کار می‌شوند. اگر از راه کارآفرینان موفق الگوبرداری کنید و از تجربه‌های آن‌ها به‌عنوان راهنمایتان استفاده کنید، با انجام همان کارها شما هم می‌توانید موفق شوید.

دلایل قابل‌قبول برای ایجاد کسب و کار جدید

منظورمان از دلایل و انگیزه‌های قابل‌قبول، آن‌هایی هستند که ماندگارند و در شرایط دشوار کارایی خود را از دست نمی‌دهند، در ادامه این دلایل را بررسی می‌کنیم.

دلیل اول) می‌خواهید رئیس کسب و کار خود باشید.

بعضی‌ها گمان می‌کنند که علاقه به ریاست کردن و تصمیم گرفتن برای سایرین پسندیده نیست.

اما می‌تواند انگیزهٔ قدرتمند و ادامه‌داری برای حوزهٔ کسب و کار باشد، به شرطی که از تنش‌های روزمره و تکانه‌های موقت نشاءت نگیرد و یک علاقهٔ ذاتی و دائمی باشد.

البته اکثر افراد به رهبری کردن و مدیریت علاقه‌مندند و ترجیح می‌دهند که ریاست کنند، ولی منظور ما صرفاً یک علاقه یا انگیزهٔ معمولی نیست و از شرایطی صحبت می‌کنیم که اصلی‌ترین دلیل شروع کسب و کار باشد.

دلیل دوم ) علاقه‌مند به هیجان و چالش هستید.

بخش زیادی از زمان زندگی به شغل و کسب درآمد اختصاص دارد، پس چه‌بهتر که با روحیات و علایق و خواسته‌هایمان سازگار باشد و به ارتقای کیفیت زندگی‌مان کمک کند و پرواضح است که در غیر این صورت به‌مرور فرسوده می‌شویم و احساس رضایت نمی‌کنیم.

حتماً کسانی را دیده‌اید که سقوط آزاد می‌کنند، به کارتینگ و سفرهای ماجراجویانه می‌روند و در نوع ناسالم آن بی‌خود و بی‌جهت حرکات نمایشی می‌کنند و … چون هیجان‌طلب هستند و این بخشی از شخصیت آن‌هاست.

برای چنین افرادی، شروع کسب و کار می‌تواند یک پاسخ مثبت و مناسب به نیاز درونی‌شان باشد چون به حل مشکلات و چالش‌ها علاقه دارند و از آن لذت می‌برند و این یک فرصتِ مناسب است تا در راستای اهداف شغلی‌شان مورد استفاده قرار بگیرد.

دلیل سوم) قصد سرمایه‌گذاری دارید.

کم پیش می‌آید که در روزنامه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، شروع کسب و کار را به‌عنوان یک روش سرمایه‌گذاری معرفی کنند و منطقی هم هست چون اکثرشان شکست می‌خورند ولی خرید طلا و ملک و ارز و … ریسک کم و رشد زیادی دارد.

اما ریسک‌پذیری در همهٔ کسب‌وکارها زیاد نیست و بعضی از الگوهای مدلِ کسب و کار می‌توانند یک فرصت مناسب برای سرمایه‌گذاری باشند.

دلیل چهارم) یک فرصت خوب برای ایجاد کسب و کار دارید.

پله

گاهی یک اتفاق یا فرصت مناسب، مسیر زندگی‌تان را تغییر می‌دهد به شرطی که فرصت شناس باشید و از آن به‌درستی استفاده کنید و قطعاً یک دلیل محکم برای شروع کسب و کار است.

این فرصت‌ها می‌توانند شبیه موارد زیر باشند:

در صورت شروع کسب و کار، می‌توانید یک یا چند پروژهٔ پرسود را قبول کنید.

به اطلاعات یا دانش فنی خاصی دسترسی دارید که در قالب کسب و کار به سود تبدیل می‌شوند.

امکان دریافت مجوز خاصی را دارید که برای سایرین به‌سختی مقدور است.

به منابع، کانال‌ها، مشتریان یا شرکای ارزشمندی دسترسی دارید.

دلیل پنجم) به دنبال تغییر در صنعت کسب و کار هستید!

تغییرات را می‌شود ازز دو زاویهٔ متفاوت بررسی کرد؛ تغییر محیط و شیوه ها و شرایط که در قالب کارآفرینی انجام میشود و تغییر در خودمان که می‌شود به بهانهٔ آغاز یک کسب و کار جدید باشد و هر دو حالت، دلایل خوبی هستند.

در حالت اول، علاقه مند بودن به ایجاد تغییرات از باورهای افراد می آید و به همین دلیل قوی تر از انگیزه‌های مالی و شغلی است و به هدف و مأموریت آن‌ها بدل می‌شود، پس این انتظار هست که برای تحقق باورهایشان پافشاری کنند و در برابر مشکلات قویتر باشند.

البته بالاترین آمار شکست به همین افراد متعلق است زیرا انعطاف‌پذیری کم‌تری دارند و به علت تعصب شدیدی که دارند، نمیتوانند ایده هایشام را اصلاح کنند.

در حالت دوم افراد برای بوجود اوردن تغییرات مثبت در زندگی شخصی یا کاری‌شان یک کسب و کار را آغاز میکنند که لزوماً به شکل کارآفرینی نیست و می‌تواند یک شغل ساده و کم  ریسک باشد اما اکثرا قدرتمند و توجیه‌پذیر است.

این شکل آدم ها ارتباطِ عاطفی خوبی با کسب‌وکارشان دارند، چون بالاتر از منافع مالی به دنبال یک تجربهٔ شخصی میگردند که در قالب کسب‌وکار اجرایی میشود و تا حد امکان به آن وفادار می‌مانند.

 

برچسب ها:
اعطای نمایندگی انواع سرمایه گذاری برندسازی برند سازی برندسازی پوشاک برند پوشاک برندینگ برندینگ رستوران برندینگ شخصی راه اندازی راه اندازی برند راه اندازی رستوران راه اندازی فست فود راه اندازی کسب وکار راه اندازی کسب و کار راه اندازی کسب و کار جدید رستوران رستوران داری سرمایه سرمایه گذاری سرمایه گذاری در کار شرکت های اعطای نمایندگی صنعت غذا صنعت غذایی صنعت فست فود طرح کسب و کار غذاهای ایرانی فرنچایز فرنچایز رستران فرنچایز رستوران فست فود قرارداد مواد غذایی نمایندگی، فرنچایز کارآفرین کارآفرینی کارافرینی کار در منزل کسب و کار کسب و کار،راه اندازی کسب و کار کسب و کار اینترنتی کسب و کار تولیدی کسب و کار جدید کسب و کار خانگی کسب و کار کوچک