برندینگ تمام روش هایی است که شما تصویری از محصول، خدمت و یا شرکت خود را در ذهن و چشم مخاطبان و یا مشتریان ایجاد می کنید. به عبارتی دیگر”برندینگ” فرآیند اقدامات علمی و تخصصی است که شما یا سازمان تلاش می کنند تا برندی خلق شود.
برندسازی نیازمند زیرساخت های بنیادی در عرصه های اقتصاد و تولید و دانش است که بدون فراهم شدن این زیر ساخت ها عملا صرف هزینه های زیاد در این مسیر بی فایده است. در این مقاله قصد داریم به بررسی تفاوت برندساری در ایران وبین الملل و مشکلات آن بپردازیم.
در حال حاضر،نبود فرهنگ در زمینه برندسازی و نبود مقدمه و پیش ذهنیتی که مدیران شرکتها باید در این باره داشته باشند، به بزرگترین معضل و مشکل ما تبدیل شده است.
متاسفانه، نداشتن برنامه یکپارچه بازاریابی و برند در شرکت ها و مهمتر ازآن نبود متخصص برندینگ در ایران عملا به نظر میرسد سال های زیادی را باید برای این دانش سرمایه گذاری کنیم. این فقدان آگاهی بین مدیران ما به گونه ای است که تصورآنها از برندینگ عملا طراحی لوگو و سربرگ است.
همچنین عدم انسجام و یکپارچگی بین واحدهای داخلی شرکت ها در تدوین برنامه یکپارچه بر اساس اهداف سازمان وضعیت برندسازی را به گونه ای کرده است که می بینیم مدیر فروش برنامه جدا دارد، مدیر تبلیغات و روابط عمومی براساس تشخیص خود کمپین طراحی می کند و همین باعث شده که تصویر بیرونی از برندهای ایرانی تصویر چندگانه ای باشد .
متاسفانه درایران هنوز مدیران صنایع به این باورنرسیده اند که برند می تواند تولید ثروت کند و جزیی از دارایی شرکت هاست. طبق آمارها ارزش صد برند اول دنیا بیش از یک هزار میلیارد است .
عدم آشنایی متخصصین این حوزه به دانش برندینگ وهمینطورعدم حمایت دولت، اصلی ترین مشکلات درحوزه برندسازی است . همینطور یکی دیگر از بزرگترین مشکلات ما این است که حاشیه ظاهری برندینگ بیشتر ازمحتوا رشد کرده است.
قبل از شروع به تصمیم گیری در برندینگ چیزی که بیشترازهمه برای صاحبان برند ضروری است تدوین الگوی SWOT برای کسب و کار است و تا زمانی که مدیران ما تحلیل درستی ازنقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها سازمان خود در بازار نداشته باشند عملا برند سازی کاری پرهزینه و پوچ است .
مهمترین موضوع درمورد مشکلات برندهای ایرانی، بحث تمرکز مدیران روی نسبتهای عملکرد مالی و فروش است. اگر فقط شاخص موفقیت برندها را در بحث های مالی بدانیم و به وفاداری مشتریان توجه نداشته باشیم، برند در مدت کوتاهی مفید خواهد بود. یکی ازعلت هایی که شرکتها و برندهای ایرانی نتوانستند دوام بیاورند، دقیقا همین موضوع است.
برندسازی باعث توسعۀ اقتصادی وصنعتی در کشور میشود و زیرساختهای حضور آن را در بازارهای جهانی فراهم میکند.
ازسوی دیگر، تلاش برای ساختن هویت باعث میشود کیفیت محصول یا خدمت کسب و کار افزایش پیدا کند و اعتماد مردم جلب شود ودر پی آن خرید کالا تداوم پیدا کند. رابطۀ عاطفی عمیقی با مشتریان شکل میگیرد و این ارتباط، آنها را در شرایط سخت اقتصادی هم در کنار برند نگه میدارد. در چنین شرایطی، در چرخۀ اقتصادی کشور باقی میماند. و همینطور اگر کسبوکارها بتوانند وارد بازار صادرات شوند:
در دنیای رقابتی امروز شرکت ها به ناچار جهت ادامه حیات برند و کسب موفقیت در محیط های در حال تغییر جهانی، مزیتی رقابتی کسب کنند و یکی از راه های رسیدن به این مهم، برند سازی درابعاد جهانی است.
چون امروزه مرز کشورها به روی سایر ملل باز شده و مشتریان قدرت انتخاب بیشتری نسبت به قبل دارند، شرکت ها همواره مقتضیات بازارهای جهانی را در راستای کسب رضایت مشتری و نیز جلب حداکثری سود در نظر داشته باشند.
برند سازی بین المللی در بازارهای بین المللی سختی های بیشتراز برندسازی داخلی خواهد داشت؛ مهمترین علت این دشواری، وجود رقبای بیشترازکشورهای مختلف می باشد. بنابراین کوچکترین ضعف، با فرصت طلبی رقبای جهانی روبرو خواهد شد.
محصولات ایرانی در حال حاضر به جز بعضی محصولات، شرایط برندسازی مناسبی ندارند. تنها محصولاتی که منشا ایرانی دارند، مانند پسته و زعفران جایگاه خود را تا حدودی حفظ کرده اند اما آن ها هم برند “ تولید ایران ” را یدک می کشند نه برند یک محصول از یک شرکت خاص
تعداد زیادی از تولیدکنندگان ایرانی توانایی ورود به بازارهای جهانی را دارند اما نقطه ضعف اصلی آن ها نداشتن یک برنامه حرفه ای و قدرتمند برای برندسازی می باشد. با صرف هزینه برای برندسازی می توان از منفعتی بلندمدت بهره مند شد. به همین دلیل است که خیلی از صاحبنظران به آن هزینه نمی گویند و آن را ابزار کسب منفعت و سود می دانند.
تولیدکنندگان ایرانی، از طریق همکاری با شرکت هایی که به طور حرفه ای در زمینه برندسازی مخصوصا برند سازی بین المللی فعالیت دارند، می توانند برای محصولات خود در بازارهای جهانی جایگاه مناسب را پیدا کنند و چرخه صادراتی پویایی را به زنجیره ارزش های شرکت خود اضافه کنند.